چگونه کاشی صالح سرام آباده را بهتر از هر کس دیگری آموزش دهیم

مواد رنگزای استفاده شده در فرایند رنگرزی به دو روش طبقهبندی میشوند که یکی از آنها طبقهبندی بر اساس ساختار شیمیایی و دیگری طبقهبندی بر اساس نوع کاربرد میباشد. هنرمندان این پیشهٔ ظریف (زربفت) با وجود آنکه بسیاری از خلفا، با خوار شمردن آن و اینکه جولاهگی شغل پستی است درصدد نابودی آن برآمدند، چنان کردند که پارچهبافان در زمرهٔ نجیبترین، با اعتبارترین و اصلیترین شاغلان بهحساب آمدند. در اوایل دوران پهلوی دیگر کسی خبری از بافت پارچههای زربفت و مخملین و گرانبها نداشت. البته در طی دورانی بین اواخر پهلوی و سالهای بعد از انقلاب هنرمندان جدیدی مشغول بهکار شدند مانند: سید مهدی مژگانی، سلیمانیان، عیسی هاشملو، دلاور هاشملو، ریوندی و بهمنآبادی اما با این حال هرگز دوران گذشته تکرار نشد. در این دوره اساتیدی همچون استاد ریحانی، دهقانی، طریقتی کاشانی، آشفته، اشراقی، الهامی، سمنانیزاده، عسکری، پورکاشانی، صفوی، مفتخرینژاد، معتمدی، احمدی، حقاییپور و رضایی مشغول بهکار شدند. استاد محمد حسین خان پور نقش بند این هنر را دوباره زنده میکند و فرزندانش راه پدر را ادامه میدهند. دکتر محمد حسن زکی در کتاب صنایع ایران بعد از اسلام دربارهٔ بافتههای این دوره میگوید: «در این دوره، بافندگی ایران به اوج عظمت، ترقی و رونق خود رسید. در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومتها در دورههای مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دورهها صنعت پارچهبافی چنان سیر نزولی میپیمود که گمان نمیرفت دیگر هرگز شکوفا شود.

به حقیقت باید گفت دوران صفویان، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بودهاست که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشدهاست. پس از انقلاب، این هنر هم چون دیگر هنرهای ملی، چون کسی نیازی به این لباسها نداشت کمکم بافت آنها محدود شد و حتی صادرات آن هم قطع گردید… اکنون تنها در کارگاه زریبافی سازمان میراث فرهنگی کشور در تهران و هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ومیراث فرهنگی کاشان، نمونههای اندکی از انواع زری و مخمل بافته میشود. با تشکیل اولین شورای اسلامی شهر در سال ۱۳۷۸، وی با حسن نظر هفت عضو وقت آن شورا مواجه و در سمت خود ابقا میشود. او معتقد است: «استیلای مغول با آنکه نخست در سفالسازی و فلزکاری تأثیر مهمی نداشت، طراحی پارچه را بهکلی تغییر داد. از آن دوره حدود ۵۰ تکه پارچه باقی ماندهاست که اوج هنر در آنها دیده میشود. رنگ روشن و حتی سفید که برای زمینههای طرحها انتخاب میشد تا طرح و شکل را برجستهتر جلوه دهد دیگر بهکار نرفت و بهجای آن رنگهای تند و تیره برای زمینه معمول شد.

در دورهٔ اشکانی رنگهای سرخ، بنفش و ارغوانی معمول بودهاست. همچنین رنگهای آبی، زرد، سفید و سیاه را بهکار میبردند. سیاه و سبز را بر روی زمینهای به رنگ سفید یا سرخ بهکار میبرد. آبی، دندانهفیلی، سبز پررنگ، لیمویی، الماسی (آبی کمرنگ) دارچینی کمرنگ، سبز، نارنجی، مشکی، سفید، آبی فیروزهای، طلایی، کِرم، گُلبِهی، سرمهای، قهوهای پررنگ، گُلی، گُلبیری، دارچینی پررنگ، بنفش بادمجانی، آبی پررنگ، قهوهای صورتی (چهرهای). بافندهٔ این عصر فقط دو رنگ را ترجیح میداد، آبی کمرنگ یا سرمهای. رنگها رنگ آسمانی، آبی لاجوردی و سبزو بعدها سفید، مشکی و زرد نیز اضافه شد… در روزهای سرد فصل زمستان نیز در برخی مناطق بارش برف را تجربه میکند. این کتاب به نثر آهنگین و آمیخته با نظم و در هشت فصل (یا هشت باب) نوشته شده است. آن چیزی که باعث درخشش و گرانبهایی ویژهٔ پارچههای زربفت میشود، گلابتون است. حتی برخی از مسیحیان از پارچههای زربفت به عنوان کفن استفاده میکردند. بافندگان این دوره صحنههای لطیف و شاعرانه و مناظر طبیعی را از روی نقاشیهای معاصر خود تقلید میکردند. از طرفی دورهٔ قاجار مصادف است با نهضت همه جانبهٔ کارخانههای پارچهبافی اروپا، همچنین پارچههای روسی که افراد سودجو با رضایت شاهان وقت بیرویه و ارزان وارد کشور میکردند و مانع برابری تولید کارگاههای دستی و سنتی با کارگاههای ماشینی میشد.

روش جدیدی است که بمنظور تولید مقرونبصرفهتر قطعات آلیاژی فلزی با کمک چاپگرهای پلیمری SLS معمولی توسعه یافته است. البته دوران حکومت آلبویه را نیز باید دوران با شکوه نساجی فاخر پس از اسلام دانست، از این دوران پارچههای نفیس ابریشمینِ دورو به جای مانده که از لحاظ فن بافت انصافاً قابل تأمل است. برخی دیگر با فروش این غنیمتها پس از پایان جنگ به ثروت و مکنت بسیاری رسیدند. با تبلیغات خوبی که در رادیو و تلویزیون انجام میشد و نمایشگاههای متعددی که در داخل و خارج از کشور برپا میشد، این هنر اصیل در معرض شناخت مردم ایران و بهویژه خارجیان قرار گرفت، بهطوریکه در تمام فرودگاهها و هتلهای کشور شعبهای برای فروش اینگونه پارچهها برپا شده بود. نان محلی از برجستهترین خوراکهای کاشمر است که این نانها با آرد سبوسدار درست میشود. آغاز دومین مرحله، بعد از اسلام و جدا شدن سرو از ریشه باستانی است. پسر این حاکم از محارم شاه بود و توتون و چپق مخصوص به شاه میداد، شاه صفی حکم کرد تا پسر سیبیلهای پدرش را بکند، بعد بینی او را ببرد، بعد گوشها و چشمها و دست آخر سر او را از تنش جدا کرد. گوینده داستان میگفت که مرحوم امین الرعایا اطلاعت امر کرد ولی وکیل الرعایا که مرد زرنگی بود با لطایف الحیل دستی به سر و گوش الاغ کشید و با عنوان کردن مطالب دیگر زیارت الاغ را از خود منتفی ساخت…

اگر شما هر گونه سوالی در رابطه با کجا و نحوه استفاده از کاشی جم بروجرد دارید، می توانید با ما در صفحه وب تماس بگیرید.